کتاب رها و پمپم
بخشهایی از مقدمه نویسنده بر کتاب رها و پمپم
برای فهم رفتار کودکان باید وارد دنیای درون آنها شد و ریشه گفتار و کردارشان را در باورها، احساسات و
خواستههایشان جستجو کرد. چند سالی است، به خاطر پیشبرد طرح زندگی خوب و کار کردن در زمینه هوش اخلاقی، در مدارس و در جلسات
مشاوره، با بچهها و خانوادهها ملاقات و گفتگو دارم. داستانهای قهر و آشتی، گریه و خنده، و خشم و شادی
آنها را میبینم و میشنوم. یکی از داستانهای تکراری داستان هیجانات منفی بچّهها به خاطر وابستگیهای
افراطی آنها است. وابستگی به وسایل شخصی، خانواده و دوستان، اسباب بازیها، محل زندگی و مانند
اینها. شاید بپرسید وابستگی افراطی یعنی چه؟ یعنی بچهها آ نقدر به این داشتهها وابسته شوند که نتوانند بدون
آنها احساس رضایت داشته باشند و فکر کنند زندگی بدون آنها برایشان بیمعنا و یا غیر قابل تحمل میشود.
رهایی از وابستگی به معنای حذف داشتهها و تعلقات نیست، بلکه به معنای تعدیل احساس مالکیت و
وابستگی است. رهایی از اینگونه وابستگیها راهی برای رهایی از این هیجانات ناخوشایند است.
در این زمینه، والدین نقش تعیین کنندهای در ایجاد وابستگی و یا رهایی از وابستگی فرزندانشان دارند.
همانگونه که در داستان میخوانید، یک والد آگاه -مانند مادر رها- میتواند در یک بزنگاه تربیتی، با یک
عمل هوشمندانه، فرزندش را از وابستگی افراطی رها کند.
دیدگاهتان را بنویسید